4مرداد 95
الان که دارم اینا رو مینویسم علی خوابه و غزل تو اتتقش با مبینا بازی میکنه
علی این روزا خیلی بد شیر میخوره و باید توی خواب بهت شیر بدم وگرنه نمیخوری و تا میخوام شیرت بدم جیغ میزنی و روت رو برمی گردونی نمیدونم تا کی میخوای اینطوری باشی کاش زود شیر خوردنت خوب بشه چون اینطوری هم من اذیت میشم هم خودت
فوق العاده بد دارویی و نمیتونم هیچ دارویی رو بهت بدم که همش رو بیرون میکنی و با هرروشی امتحان کردم هیچ تاثیری نداره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی