غزلغزل، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
علیعلی، تا این لحظه: 8 سال و 23 روز سن داره

گلهای زندگی

ختنه

روزچهارشنبه30 تیر پیش دکتر جعفر زاده رفتیم و ختنه ات کردیم که فوق العاده نا ارامی می کردی و سعت 4 صبح مجبور شدیم دوباره بریم پیش دکتر که دوباره پانسمان کرد . ...
1 مرداد 1395

سه ماهگی

این عکس سه ماهِگیته   علی رقم تلاش زیاد برای غلتیدن هنوز موفق نشدی  فوق العاده خوش اخلاقی و خیلی دوست داری باهات حرف بزنیم و در تاریخ 28 تیر تونستی برای مامان صدادار بخندی  از دو ماهگی میتونی اغوم بگی و تا باهات حرف میزنیم میخندی و یه سرس صدا در میاری 28 تیر با غزل و علی به اتلیه رفتیم و ازتون یه سرس عکس گرفتیم که خدا رو شکر خیلی با عکاس همکاری کردی .   ...
1 مرداد 1395

تولدهفت سالگی پرنیا

روز 16 خرداد سال 95 تولد هفت سالگی پرنیا بود که من و غزل به اسباب بازی فروشی رفتیم و به انتخاب غزل یه عروسک برایش خریدیم وبا غزل و علی رفتیم خونه خاله وقتی موقع دادن کادو ها شد غزل کادو ش رو داد ولی بعد که دید پرنیا خیلی اسباب بازی و لباس داره پشیمون شد و پرنیا گریه و غزل گریه اخر سر غزل زورشد و من دوباره برا پرنیا یه دونه دیگه مثل همین خریدم ،   اینم یه چند تا عکس از تولد   ...
10 تير 1395

عکس

اینم یه چند تا عکس از روزای اول تولدت روز پنجم تولدت وازمابش تیرویید  واین عکس و قتی  از بیمارستان اومدی خونه   اینجا برای اولین بار ناخونات رو مادر کوتاه کرد       ...
15 خرداد 1395

نام گذاری

روز پنجم تولدت با حضورننه ،اقا جونها ،مادر و مامانجون  و عمو و خاله ،اقاجون تو گوشت اذان گفت و نامت رو علی گذاشتیم .     ...
13 خرداد 1395